دیکشنری
انجام عملیات ریاضی
english
1
Poultry Terminology
::
to perform arithmetic operations
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
انجام امور مربوط به صغیر
انجام اندازه گیری تخصصی
انجام تشریفات قانونی مربوط به تنفیذ قرارداد
انجام تعهد
انجام خدمات
انجام دادن
انجام دادن انجام
انجام دادن محاسبات (در FPGA)
انجام دادن کارهای اداری
انجام دهنده
انجام دین
انجام رسانی
انجام شدنی
انجام شده
انجام شده ـ انجام یافته
انجام عملیات ریاضی
انجام عملیات منطقی
انجام ماموریتها کارهای اداری
انجام ماموریتهای اداری
انجام نشده
انجام کار مشروع به شکل غیر قانونی
انجام کار مشروع به شکل غیرقانونی
انجام کارهای اداری
انجام یا ابطال سفارش
انجام یک تحقیق از زوایای مختلف
انجام یک عبارت ارجاع
انجماد
انجماد سنجی
انجمن
انجمن جامعه
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید